به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: امروز جنگ اوکراین وارد ۵۳۸ اُمین روز خود شد. طبق آخرین گزارشهایی که از این جنگ منتشر شده، چیزی بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار نظامی اوکراینی در این مدت کشته شدهاند و ۱۲۰ هزار نفراز این تعداد، فقط در ضدحمله اخیر اوکراین علیه روسیه، جان باختهاند. بنابر اعلام «داگلاس مکگریگور » یکی از مشاوران سابق پنتاگون، اکنون جمعیت اوکراین از ۴۳ میلیون نفر رسیده به ۱۹ یا ۲۰ میلیون نفر! وضعیت زیرساختهای این کشور نیز، «بحرانی» عنوان شده است و بنابر اعلام همین مشاور، «اوکراین کاملا ویران شده است.» علت کاهش وحشتناک جمعیت را هم «دمیتری مدودچوک»، سیاستمدار اوکراینی اینطور تکمیل کرده است: «مردم، اوکراین را ترک کردهاند. پائیز امسال، شمار اوکراینیهایی که کشورشان را ترک میکنند، با تعداد کسانی که باقی ماندهاند، یکی خواهد شد.» این یعنی نیمی از جمعیت این کشور،گریختهاند! هم مکگریگور و هم مدودچوک در کنار چهرههای مهمی مثل جان مرشایمر و رابرت اف کندی این را هم گفتهاند که اوکراین تا اینجای کار از روسیه شکست خورده است.
اردیبهشت ماه امسال بود که «رابرت افکندی» نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا گفت: «بیش از ۳۰۰ هزار اوکراینی در جنگ آمریکا علیه روسیه که دلایل ژئوپولیتیک دارد کشته شدند...هدف ما در اینجا از پای درآوردن ارتش روسیه است. از پای درآوردن یعنی چه؟ یعنی به کشتن دادن اوکراینیها.» رابرت کندی و مرشایمر در کنار بسیاری از سیاستمداران و اساتید علوم سیاسی و روابط بینالملل معتقدند، آمریکا آغازگر این جنگ است و ریشههای شروع این جنگ نیز به سال ۲۰۰۸ و نشستی در بخارست بازمیگردد.(رجوع شود به مقاله ۴۳۴روز جنگ، ۴۳۴ گُردان کشته)
با این مقدمه در این نوشتار به دنبال بررسی دو نکته هستیم. اول یافتن پاسخ یک سؤال مهم و دیگری، عبرتی که ما ایرانیها میتوانیم از این جنگ بگیریم. اما آن سؤال: «آیا ناتو به رهبری آمریکا، نمیدانست اوکراین حریف روسیه نمیشود؟»
باور این که آمریکا-به عنوان رهبر بزرگترین پیمان نظامی جهان (ناتو)، به عنوان کشوری که بودجه نظامیاش به تنهایی، از مجموع بودجه نظامی تمام کشورهای دنیا بیشتر است(۸۸۶ میلیارد دلار)- نمیدانسته که اوکراین در جنگ با روسیه پیروز نمیشود سخت است. این موضوع درباره «ضدحمله بهاره اوکراین علیه روسیه» نیز صدق میکند. بنابر اعتراف غرب، اوکراین در این ضدحمله نیز شکست خورد و نزدیک به ۱۲۰ هزار کشته داد. آیا آمریکا نمیدانست، اوکراین توانایی مقابله با قدرتی مثل روسیه را ندارد؟
پیش از ورود به این بحث اعلام کنیم که، کارشناسان نظامی دلایل عقلانی درباره چرایی شکست اوکراین از روسیه بیان کردهاند که یکی از مهمترین آنها، آموزشهایی است که ناتو به اوکراینیها برای نبرد با روسیه میدهند. بهطور خیلی خلاصه آنها میگویند، مستشاران و فرماندهان ناتو چون وارد یک جنگ واقعی و کلاسیک به ویژه با یک قدرت بزرگ مثل روسیه نشدهاند، و غالبا آموزشهایی که دادهاند، نبرد با شبهنظامیان و شورشیان مسلح در کشورهایی مثل عراق و افغانستان بوده است، در اوکراین نیز نتوانستهاند، سربازان را طوری آموزش دهند که بشود، حریف روسها شد. طبق گزارشهای متعدد، سلاحهایی هم که به اوکراینیها داده میشود، یا ناقص و از رده خارج هستند، یا اگر پیشرفته و مدرن هستند، سربازان زمان کافی برای آموزش را نمیتوانند ببینند. تازه اگر این سلاحها به دست قاچاقچیان نرسیده و از دریچه فساد، از این کشور خارج نشوند. حالا برگردیم به سراغ سؤال خودمان.
بگذارید پاسخ این سؤال را به نقل از والاستریت ژورنال بدهیم. «آرون متی» گزارشگر و تهیهکننده برنامه «و اینک دموکراسی» در آمریکا اخیرا حین گفتوگو با «جان مرشایمر» از والاستریت ژورنال نقل قولی کرد. آن نقل قول این بود: «زمانی که اوکراین ضدحمله بزرگ خود را در بهار امسال آغاز کرد، مقامات نظامی غربی میدانستند که کیف تمام آموزشها یا تسلیحات- از گلولهها گرفته تا هواپیماهای جنگی- را که برای بیرون راندن نیروهای روسی نیاز دارد، ندارد. اما آنها امیدوار بودند که شجاعت و تدبیر اوکراینی امور را پیش ببرد و....»
آرون متی سپس این طور ادامه میدهد: «این نقلقولی از وال استریت ژورنال است، که اساساً اعتراف میکند که غرب اوکراین را به سمت این حمله متقابل سوق داد، زیرا میدانست که اوکراین آنچه را که برای رسیدن به موفقیت نیاز داشت، ندارد. من تعجب میکنم. مدتها پیش هم پیشبینی کرده بودم که این تلاش ایالات متحده برای سوق دادن اوکراین به ناتو، برای وارد کردن اوکراین به جنگ نیابتی ناتو، منجر به نابودی اوکراین خواهد شد.»
بنابر این آمریکا از شکست اوکراین (چه جنگ اصلی و چه ضدحمله بهاره) مطمئن بوده است. حالا سؤال مهم بعدی مطرح میشود. چرا آمریکا با وجود آگاهی از شکست اوکراین، با کشاندن ناتو به سمت روسیه اوکراین را وارد این مهلکه کرد؟ پاسخهای گوناگونی به این سؤال داده شده است. یکی از پاسخها در وضعیتی است که شرکتهای تسلیحاتی و انرژی آمریکا در آن قرار گرفتهاند. طبق گزارشهای متعدد، پنج شرکت بزرگ اسلحهسازی آمریکا، سودهای کلانی از کنار این جنگ به جیب زدهاند، همینطور شرکتهای فعال این کشور در حوزه نفت و گاز و انرژی. در این باره گزارشهای مستندی از سوی معتبرترین رسانهها و مراکز آمریکایی منتشر شده است که میتوانید به آنها رجوع کنید. پاسخ این سؤال را در زمستانی که گذشت، از دهان ماکرون نیز شنیدیم. او به شدت از این که آمریکا انرژی مورد نیاز اروپا را به چند برابر قیمت به آنها میفروشد، گله کرد. از وابستگی به گاز و انرژی روسیه درآوردن اروپا و وابسته کردن آنها به آمریکا، میتواند انگیزه قدرتمندی باشد؛ نمیتواند؟ در کنار این دو پاسخ، میتوان به این مهم هم توجه کرد که، روسیه یکی از رقبای سنتی و قدرتمند آمریکاست و چه چیزی برای آمریکا از این بهتر که، این رقیب قدرتمند را درگیر جنگ کرده و ضعیف نماید؟! روانشناسان میگویند، گاهی اهداف بزرگ باعث ریسکهای بزرگ میشود! از پیش راه برداشتن روسیه قطعا هدفی بزرگ برای آمریکاست ضمن این که هزینه این ریسک تا این لحظه از جیب مردم مظلوم اوکراین و اروپاییها رفته است نه آمریکا!
و اما آن عبرت. «عبرت» را میتوان از لابهلای همین جملات بالا گرفت. آمریکاییها برای رسیدن به اهداف خود، دوست و دشمن نمیشناسند. آنها با وجود آگاهی از این که ممکن است کشوری- ولو اروپایی و متحد -نابود شود، ۴۰۰ هزار اروپایی طی یک سال و نیم کشته شوند و فقط در یک قلم، ۶۳ هزار اروپایی به دلیل بحران انرژی حاصل از جنگ، در «زمستان سخت» بمیرند، اوکراین را وارد این مهلکه کرد. روی صحبتم با برخی دوستان غربگراست. این قشر، بیش از دیگران باید از این وضع درس بگیرند. اوکراین یک کشور غربی است و خیلی بیشتر از شما به آمریکا نزدیک است. خوب ببینید به چه کشوری دخیل میبندید. با دقت نگاه کنید که به کدام نظام سیاسی دل بستهاید؟ آمریکا حلال مشکلات اگر بود، اوضاع اوکراین اینطور نبود.
اگر هنوز عبرت نگرفتهاید جملات بعدی را با دقت بیشتری بخوانید: جنگ اوکراین طولانی شده، فشارها به دولتها و مردم اروپا افزایش یافته و یک انتخابات ریاست جمهوری هم پیش روی آمریکاییهاست. در این شرایط، ناتو که رهبری اصلی آن با آمریکاست یک راهحل به اوکراینیها پیشنهاد داده است. راهحلی که خشم اوکراینیها را حسابی برانگیخته است. ناتو گفته، اوکراین بهتر است بخشی از سرزمینش را، بخشی از خاکش را دودستی تقدیم روسها کند تا جنگ تمام شود! به جملات بعدی بیشتر دقت کنید: اوکراینی که نیمی از مردمانش یا گریختهاند یا کشته و زخمی و آواره شدهاند، کشوری که زیرساختهایش به کلی نابود شده است و خدا میداند کِی دوباره میتواند سر پا بایستد اکنون برای پایان جنگ باید بخشی از خاکش را هم تقدیم کند! تحقیر از این بالاتر؟! اوکراین امروز، آیینه عبرت است نه فقط برای غربگرایان که برای همه ما. تاریخ را ورق بزنید. هیچ کشوری با آویزان شدن به یک کشور دیگر، رشد نکرده است. هیچ کشوری با دوری یا نزدیکی به کشور دیگر، رشد و توسعه نیافته است. فرجام دلبستن به آمریکا چیزی نیست جز «اوکراینی شدن»!